زندگینامه ویتولد لوتوسلاوسکی
زندگی حرفه ای ویتولد لوتوسلاوسکی (Witold Lutoslawski) با برگی از تاریخ کشورش یعنی، لهستان گره خورده است. نزدیک به نیم قرن استبداد و خودکامگی در این کشور حاکم بود و او ناچار بود، قبل از آن که به رهبر یکی از اصیل ترین و نوآورترین مکتب های آهنگ سازی نیمه دوم قرن بیست تبدیل شود، خود را با آن شرایط وفق دهد.
ویتولد لوتوسلاوسکی ۲۵ ژانویه ۱۹۱۳ در شهر ورشو متولد شد و از همان بچگی نواختن پیانو را آغاز کرد، سپس به یادگیری ویولون مشغول شد. استاد ویولون او لیدیا کمیتوا (Lidia Kmitova) بود که از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۲۷ به او نواختن ویولون آموخت.
او همچنین از سال ۱۹۲۷ زیر نظر ویتولد ملیسزوسکی (Witold Maliszewski)، با تئوری های آهنگ سازی آشنا شد. از سال ۱۹۳۱ تا سال ۱۹۳۳ در دانشگاه شهر مادری اش به تحصیل در رشته ریاضیات پرداخت.
او همچنین در کنسرواتوار شهر ورشو، پیانو را با جرزی لفلد (Jerzy Lefeld) و آهنگسازی را با ملیسزوسکی آموخت. او در ابتدای جنگ جهانی دوم توسط آلمان ها زندانی شد اما توانست از زندان فرار کند و به ورشو بازگردد. پس از فرار از زندان، لوتوسلاوسکی به صورت مخفیانه به ویژه در کافه ها به همراه آندرزج پانوفنیک (Andrzej Panufnik)، برای گذران زندگی، پیانو می نواخت. از آثاری که او در این دوره از زندگی اش ساخت تنها واریاسیون هایی از یک تم پاگانینی برای دو پیانو (les Variations sur un thème de Paganini pour deux pianos) باقی مانده است که در سال ۱۹۴۱ خلق شده است.
اولین سمفونی که ویتولد بین سال های ۱۹۴۱ و ۱۹۴۷ ساخته بود توسط مقامات کمونیست به دلیل نوآوری بیش از حدش، ممنوع شده بود. ساخته های اولیه ویتولد از موسیقی تونال الهام گرفته بود به همین دلیل توسط نظام استالینیسم، به این بهانه که رنگ و بوی فرمالیسم داشت، رد شده بود. او ناچار بود که به دستورهای نظام حاکم در رابطه با کارهای هنری تن در دهد و آثاری بسازد که بیشتر برای همه قابل فهم باشد.
اولین دوره خلق هنری او با نوشتن نت های نئوکلاسیک با رجوع به موسیقی سنتی مردمی شناخته شده است. تأثیر بارتوک (Bartók) در کنسرتو برای ارکستر (۱۹۵۰-۱۹۵۴) با تغییر رنگ مداوم و ریتم های نامتقارن به چشم می خورد. تحول نظام سیاسی حاکم در لهستان این موقعیت را ایجاد کرد که او با اثرش با عنوان موسیقی سوگواری برای ارکستر زهی (Musique funèbre pour orchestre à cordes، ۱۹۵۸) که اساس تماتیک آن روی یک سری فاصله چهارم افزوده پایین رونده (un enchaînement de quartes augmentées descendantes) بنا شده بود، به زبان آتونال (langage atonal) بازگردد. او این اثرش را برای ادای احترام به بلا بارتوک ساخت.
وی در ابتدا تحت تأثیر کارول شیمانوسکی (Karol Szymanowski) اثرش با عنوان واریاسون های سمفونیک (Variations symphoniques، ۱۹۳۹) قرار گرفته بود. سپس از موسیقی مردمی جاز مازووی (Mazovie) الهام گرفت. این اثر که برای کنسرتو نوشته شده بود به سفارش رهبر ارکستر ویتولد رویسکی (Witold Rowicki) در سال ۱۹۵۴ ساخته شد. در دهه پنجاه میلادی، او با سوگواری، موسیقی سریالیسم (sérialisme) و سپس با بازی های ونیزی (Jeux vénitiens) موسیقی تصادفی (musique aléatoire) را امتحان کرد.
آثار بعدی این آهنگ ساز به طور عمده ارکستری هستند و ویتولد آن ها را شخصا رهبری کرد. مجموعه کامل آثار ارکستری او زیر نظر آنتونی ویت (Antoni Wit) ضبط شد. لوتوسلاوسکی همچنین آهنگ هایی برای چند شعر از جمله شعرهای هانری میشو (Henri Michaux) و روبر دسنوس (Robert Desnos) هر دو از شاعران فرانسوی، ساخته بود. او برخی از آثار خود را به بزرگ ترین هنرمندان زمان خود از جمله مستیسلاف روستروپوویچ (Mstislav Rostropovitch)، دیتریش فیشر دیئسکو (Dietrich Fischer-Dieskau)، پل ساچر (Paul Sacher) و آن سوفی موتر (Anne-Sophie Mutter) تقدیم کرد.
ویتولد لوتوسلاوسکی یکی از درخشان ترین آهنگسازان لهستان و چهره ای برجسته در موسیقی قرن بیست به شمار می آید. وی انسانی مقتدر و وطن پرست و استاد نسل های زیادی از نوازندگان و شنوندگان موسیقی بود. او همچنین انسانی متواضع و فرهیخته بود. لوتوسلاوسکی ۷ فوریه سال ۱۹۹۴ در شهر ورشو چشم از جهان فروبست.