بعد ارتفاع صدا در میکس و مستر
صدا یا صوت که به صورت موج منتشر میشود، دارای ویژگیهای فیزیکی است که هرکدام تاثیر خود را بر صدا میگذارند. این ویژگیها عبارتاند از: طول موج (Wave Length)، دامنه (Amplitude) و فرکانس (Frequency). در بعد اول صدا در میکس و مستر، یاد گرفتیم که “چگونه به صدا عمق دهیم” و بیشتر با ویژگیِ دامنهی صدا سر و کار داشتیم؛ اما این بار در کنترل بُعد دوم صدا، با ویژگیِ فرکانس یا بسامد کار میکنیم تا به صدای ایدهآل در میکس و مسترینگ آهنگمان برسیم. فرکانس به تکرار نوسان در واحد زمانی یک ثانیه میگویند که واحد آن هرتز است (مثلا من اگه تو یه ثانیه دستمو 1 بار به جلو عقب ببرم، فرکانس دستم میشه 1هرتز). ما انسانها صداها را در محدودهی فرکانسیِ 20هرتز تا 20هزار هرتز میشنویم. ارتفاع صدا یعنی چه؟ کلا در تقسیم بندی صدا، به 3دستهی معمول، یعنی صدای بم یا Low، صدای میدرنج و صدای زیر یا High میرسیم. اگر در نقطهی سوئیتاسپات نشسته باشیم، از پایین تا بالای اسپیکرمانیتورینگ ما، اصطلاحا ارتفاع صدا نام دارد. دستههای صدا به ترتیب مقدار فرکانس قرار میگیرند. هرچه فرکانس صدا کمتر باشد، صدا بمتر میشود و هرچه فرکانس بیشتر باشد، صدا زیرتر میشود. دقت کنید که فرکانس ربطی به بلندی حجم صدا ندارد! (اون دامنهست که بلندی صدا رو مشخص میکنه) صدای بم یا Low با فرکانس کم در قسمت پایین، صدای میدرنج بالای آن و صدای زیر یا High با فرکانس بیشتر در ارتفاع بالاتر قرار میگیرد. اگر هنگام گوش دادن به آهنگ دقت کنید، صداهای بم مثل بِیس و کیک در قسمت پایین اتاق قرار دارند (اگر امتحان نکردین این بار موقع گوش دادن سرتونو به کف اتاق نزدیک کنین، صداهای بم رو بیشتر و بهتر خواهید شنید). صداهای بم کلا طول موج بلندتر و مقدار بیشتری در فضا باقی میمانند. صداهای اسنیر و هایهت هم که فرکانس بالاتری دارند در قسمتهای بالای اسپیکر و اتاق قرار میگیرند و البته به دلیل انرژیِ کم، زودتر از صداهای دیگر جذب میشوند. اما همانطور که گفتیم در کنترل این بُعد کمی محدود هستیم. مشخصا نمیتوانیم فرکانس صدای بِیس را بیشتر کنیم تا آن را در کنار های-هت در ارتفاع بالاتر قرار دهیم. این کار خود نیاز به تمرین و گوش دادن زیاد به موسیقی دارد. کنترل ارتفاع صدا در میکس و مسترینگ با اکولایزر برای کنترل بعد ارتفاع صدا در میکس و مستر، ابزار اصلیِ ما اکولایزر است. اکولایزر هم به صورت سختافزار و هم به صورت نرمافزار، از ابزارهای مهم در میکس و مستر به حساب میآید. همانطور که گفتیم، برای کنترل بعد ارتفاع، با ویژگی فرکانس صدا سر و کار داریم؛ یعنی با اکولایزر فرکانس لاینها را تنظیم میکنیم؛ در همان بازهی 20 تا 20هزار هرتز. برای اینکه بخواهیم بدانیم اکولایزر در میکس و مسترینگ چگونه به ما کمک میکند و چه کاربرداهایی دارد، باید چند پیش نیاز را با هم بررسی کنیم. با یک مثال شروع کنیم: فرض کنیم دو ساز مختلف، مثلا پیانو و ویالن را داریم که همزمان درحال نواختن یک نُت هستند. چه چیزی باعث میشود که این دو صدا از هم متفاوت باشند؟ همانطور که گفتیم، دو ساز درحال نواختن یک نت فرکانسی هستند؛ اما هرکدام تیمبر (Timber) منحصربهفرد خود را دارند. تیمبر یعنی چه؟ تیمبر یک ویژگی مشترک بین همهی امواج پیچیدهی صداست (هر موج صدایی غیر از موج سینوسی رو میگن Complex یا پیچیده). تیمبرِ صدا، اطلاعات زیادی مانند کاراکتر، بافت و رنگ صدا به ما میدهد. تیمبر صدا باعث میشود تشخیص دهیم که آیا صدای پیانو میشنویم یا گیتار؟ تیمبر در دستهی جداگانهای از دیگر ویژگیهای صدا مانند دامنه (بلندی صدا) و پیچ (Pitch) است. پس تا اینجا با اصطلاح تیمبر آشنا شدیم. حالا اگر موجهای پیچیده صدا (Complex) را به موجهای سادهی سینوسی تبدیل کنیم، این موجهای سینوسی خود از اجزای کوچکتری تشکیل شدهاند که پارشِل (Partial) نام دارند. ابتدا میخواستیم در مقالهی مربوط به اکولایزر به آن بپردازیم، اما بهتر بود با اصطلاح پارشل هم آشنا شویم. حالا اگر نسبت پارشلهای موج اصلی صدا (اون نتی که اول نواخته میشه و صدای بلندتری داره) به موجهای دیگر، نسبتی از اعداد طبیعی باشد (…3 2 1) صدای هارمونیک ایجاد میشود (مثلا یه نت پیانو رو درنظر بگیریم که فرکانس 110هرتز رو مینوازه، پس فرکانس 220هرتز که 2 برابر نت اصلیه، میشه هارمونی). اگر هم نسبتی از اعداد طبیعی نباشد (یعنی اعشاری بشه) آن نُت غیرهارمونی میشود. پس یکی از استفادههای اکولایزر برای تنظیم هارمونی یا غیرهارمونی بودن نُتهاست. صداهای هارمونیک یک ساز، مانند ساز ویالنسل، به پارشلهای آن مربوط میگردد؛ درحالی که صدای غیرهارمونیک درامز، مانند صدای کرَش، از پارشالهایی تشکیل شده که نسبت آنها، اعداد طبیعی نیست. حالا این حرفایی که گفتیم چه ربطی به اکولایزر دارد؟ هنگامی که از اکولایزر برای تغییر در فرکانسهای صدا استفاده میکنیم، درواقع درحال تنظیم و تغییر وولوم پارشلهای آن صدا هستیم. آشنایی با اصطلاح مَسکینگ یک مثال مشابه دیگر. فرض کنیم درحال ضبط دو ساز مثل گیتار و پیانو هستیم که همزمان یک ملودی را مینوازند. خب میدانیم که هرکدام تیمبر منحصربهفرد خود را دارند؛ اما هنگام ضبط با میکروفون، متوجه اورلپ (همپوشانی) دو صدا میشویم. درواقع آنقدر اورلپ میکنند که نمیتوانیم هرکدام را به صورت فردی بشنویم. به این پدیده مَسکینگ (Masking) میگویند. یکیدیگر از استفادههای اکولایزر در میکس و مسترینگ، کاهش افکت مسکینگ است تا صدای سازهای مختلف در آهنگ، به درستی شنیده شود. آشنایی با اکولایزر Corrective و Creative یک یادآوری داشته باشیم که با اکولایزر فرکانسهای جدید نمیسازیم! بلکه فرکانسهایی رو که در اختیار داریم، ادیت میکنیم. اکولایزر (در قالب پلاگین) اساسا نرمافزاری با فیلترهای خاص است که کیفیت این فیلترها، به ما کمک میکند تا در بُعد ارتفاع میکس و مستر از آن در قسمتهایی که نیاز به بوست کردن یا کات کردن فرکانسهاست استفاده کنیم و صدای ایدهآل خود را بسازیم. از اکولایزر بیشتر در دو بخش اصلاحیه (Corrective) و خلاقانه (Creative) استفاده میشود. گاهی اوقات هنگام ضبط صدا، ممکن است صداهای دیگر (چمیدونم مثلا صدای پنکه) نیز رکورد شده باشند؛ یا با میکروفونگذاریِ یا تکنیک های ضبط اشتباه ممکن است صداها به خوبی رکورد نشده باشند. یا اصلا هنگام میکس و مسترینگ، ممکن است بعضی از فرکانسهای صدا مشکلاتی مانند Rumble و Bleed یا رزونانس و مشکلات دیگری داشته باشند که نیاز به اصلاح باشد. از اکولایزر کارِکتیو برای اصلاح اینطور موارد فرکانسی استفاده میشود؛ مثلا آن قسمت از فرکانس را کات میکنند و تنظیماتی مانندِ آن. اما علاوه بر اصلاح کردن فرکانسها، از اکولایزر میتوانیم برای خلاقیت ایجاد کردن هم استفاده کنیم. در این قسمت معمولا میکسمن چشمان خود را میبندد و فقط بر روی صدایی که میشنود، تمرکز میکند و تلاش میکند با خلاقیت خود، صدای ایدهآلی و تمیزی بسازد. در این مورد از اکولایزر به صورت Creative استفاده میشود.