زندگینامه جرج گرشوین
جرج گرشوین به انگلیسی George Gershwin ، آهنگسار و پیانیست برجسته آمریکایی در ۲۶ سپتامبر ۱۸۹۸ چشم به جهان گشود. او دومین فرزند از چهار فرزند در یک خانواده مهاجر یهودی از روسیه تزاری بود که به آمریکا نقل مکان نموده بودند. جرج گرشوین بهطور عمده برای تئاتر موزیکال برادوِی (Broadway) موسیقی مینوشت، با این حال، قطعههای ارکسترال و پیانوی او نیز مشهورند. در قطعههای موسیقی فوق، وی قالب و شیوه اجرایی موسیقی کلاسیک را با اسلوب متفاوت موسیقی عامهپسند و جاز در هم آمیخت. گرشوین در هر دو سبک همگانیپسند و کلاسیک سده بیستم آثار سرشناسی دارد. جورج گرشوین قرار بود معلم معمولی در معمولی ترین مدرسه باشد ، همانطور که مادرش آرزو می کرد، اما پسر از کودکی با دنیای دلربا موسیقی همراه شد و تمام زندگی خود را وقف آن کرد. نخستین گرایش او به موسیقی نخستین گرایش او به موسیقی در ده سالگی پدید آمد. بیرون مدرسه دولتی ایستاده بود که از یک پنجره باز نوای هومورسک دوژاک را با نوازندگی یک ویولونیست جوان در گروه همنوازان مدرسه شنید و شروع به آموختن پیانو کرد. پانزده ساله بود که دبیرستان را رها کرد تا پیانیست نمایشی شود. او پس از سه سال پیانیست نمایشی بودن برای ناشران موسیقی، شغلش را رها کرد تا به عنوان ترانهساز شروع به فعالیت کند و در این راستا زود به هدفش رسید. او به همراه برادر خود آیرا (Ira) زیباترین و ماندگار ترین ترانه های مردمی و قطعات ارکسترال آمریکایی را ساخت. در بیست سالگی اولین نمایش کامل موزیکال خود را برای برادوی با عنوان La La Lucille به نگارش درآورد. در سال ۱۹۲۰ ترانه Swanee او محبوبیتی چشمگیر یافت و میلیونها نسخه از اجرای این اثر با صدای ال جولسن به فروش رسید. در دهه ۲۰ و ۳۰ میلادی با همکاری برادرش، پیاپی نمایشهای موزیکال درخشانی آفرید که از میان آنها میتوان به Funy face، Lady be good و Of thee i sing اشاره کرد. شهرت اهمیت کارهای گرشوین به حدی بود که در کتابخانه بزرگ جفرسون اطاقی بنام او وجود دارد و بطور دائم نمایشگاهی از کارهای این دو برادر در آنجا دایر می باشد. امروزه آوردن نام گرشوین در محافل موسیقی یادآورد دوران شکوه موسیقی آمریکا در دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ می باشد. گرشوین در سفرهای متعدد به اروپا شاهد اجرای آثارش در آنجا بود و با آهنگسازان بزرگی همچون آلبان برگ، استراوینسکی و موریس راول دیدار کرد. موسیقی جرج و آیرا گرشوین سالهای سال است که با فرهنگ مردم اصیل آمریکایی گره خورده و امروزه طیف علاقمندان به موسیقی این دو برادر در بیرون از مرزهای آمریکا بیشتر خودنمایی می کند چرا که سرآغاز گلیساندو (Glissando) زیبای کلارینت از ‘راپسودی آبی’ (Rhapsody in blue) یا صدای هورن (Horn) – که بجای بوق تاکسی می باشد ؛ در ابتدای قطعه ‘یک آمریکایی در پاریس’ (An American in paris) برای هیچ یک از علاقمندان به موسیقی کلاسیک در سراسر دنیا نا آشنا نیست. گرشوین واپسین سالهای عمرش را در هالیوود گذراند. آنجا به ساخت چندین موسیقی فیلم مشغول شد و در اوقات فراغتش با آرنولد شونبرگ تنیس بازی میکرد. پایان زندگی در بهار ۱۹۳۷ گرفتار سرگیجه و در اجرای آثارش دچار کندی و خطا شد. تا اینکه یک روز از هوش رفت و وقتی او را به بیمارستان رساندند مشخص شد که تومور مغزی دارد. پزشک مشهوری که برای جراحی، به گرشوین معرفی شده بود در دسترس نبود و پزشکان او را به صورت اضطراری جراحی کردند. اما جراحی موفقیتآمیز نبود و گرشوین در سی و هشت سالگی درگذشت.