شوبرت
فرانتس شوبرت که همیشه از او به عنوان یکی از بهترین موزیسین های اتریشی در همه زمان ها یاد می کنند، در سال 1797 به دنیا آمده است. موزیسینی که فقط فرصت 31 سال زندگی را در این دنیا داشته، اما به یکی از تاثیرگذارترین شخصیت های تاریخ موسیقی بوده است. با من همراه باشید تا با هم نگاهی به زندگینامه شوبرت بیندازیم و ببینیم که این موزیسین چه روزگاری را در این دنیا گذرانده است.
شوبرت در کودکی
شوبرت در یک روز سرد زمستانی در شهر وین اتریش به دنیا آمده است. پدر او مدیر مدرسه و مادر او خانه دار بوده اند. اما با این حال خانواده اش با دنیای موسیقی هم آشنایی داشته اند. جالب است بدانید که پدر و مادر شوبرت در طول زندگیشان صاحب 14 فرزند شده اند، اما بیشترشان در همان نوزادی و کودکی به دلیل بیماری های مختلف از دنیا رفته اند و در این میان فقط فرانتس شوبرت و 4 فرزند دیگر باقی مانده اند که از میان آن ها، یکی دیگر از پسرها که برادر بزرگتر فرانتس بوده نیز اهل موسیقی بوده است. اتفاقا همین برادر بزرگ فرانتس و همین طور پدر او، اولین معلم های موسیقی فرانتس محسوب می شده اند و در واقع آن ها بوده اند که فرانتس را با دنیای موسیقی آشنا کرده اند. اما فرانتس به قدری استعداد داشته و به قدری در دنیای موسیقی پیشرفت کرده که حالا ما بعد از گذشت بیش از 200 سال او را تحسین می کنیم و همیشه از او به عنوان یک نابغه موسیقی یاد می کنیم. در واقع باید بگویم که او به معنای واقعی کلمه نابغه بوده و این را در کودکی با پیدا کردن تبحر در نوازندگی پیانو، ویولن و ارگ به خانواده اش نشان داده است.
شوبرت در نوجوانی
جالب است بدانید که شوبرت صدای خیلی خوبی داشته است و به خاطر همین از کودکی برای یادگیری آواز خوانی نزد یکی از اساتید معروف زمانه اش می رفته تا بالاخره بتواند یک روز به گروه کر کلیسای مخصوص دربار بپیوندد و اتفاقا به هدفش هم می رسد و در سن 11 سالگی در این کلیسا مشغول به کار می شود. اما 4 سال بعد یعنی در سن 15 سالگی صدای او به خاطر بلوغ تغییر پیدا می کند و به همین دلیل هم از گروه کر اخراج می شود! اما با این حال، این اتفاق باعث نمی شود که او با دنیای موسیقی خداحافظی کند.
شوبرت
شوبرت در بزرگسالی
در این میان که شوبرت باز هم سعی می کرده در دنیای موسیقی فعالیت کند، پدر و مادرش او را تحت فشار گذاشته بودند تا مثل پدرش وارد مدرسه پدرش شود و در آنجا مشغول به کار شود. بعد از یک عالمه کشمش، بالاخره شوبرت در سن 17 سالگی با پدر و مادرش موافقت می کند و مشغول کار در مدرسه پدرش می شود. اما با این حال به علایق خودش هم رسیدگی می کرده و در این بین آهنگسازی هم می کرده است. اما 4 سال که می گذرد، از درس دادن و معلمی خسته می شود و این شغل را رها می کند تا بتواند کل زمانش را به موسیقی اختصاص دهد.
زندگی هنری شوبرت
وقتی که شوبرت معلمی را رها می کند، خلاقیت او در آهنگسازی دو چندان می شود و از اینجا به بعد است که شکوفایی این موزیسین نابغه و بی نظیر نمود پیدا می کند. در واقع باید بگویم که بیشتر آثار مشهور شوبرت مربوط به سن 21 سالگی او به بعد بوده اند. گفتنی است که شوبرت در عصر بتهوون زندگی می کرده است و اتفاقا همشهری بتهوون بوده است. اما با اینکه مهارت زیادی در نوازندگی و آهنگسازی داشته، هیچ وقت جرئتش را نداشته که خودش را به بتهوون نشان دهد و حتی در جایی در خاطراتش نوشته که یک بار بتهوون را در یک قهوه خانه دیده بوده، اما باز هم جرئتش را پیدا نکرده که جلو برود و با بتهوون هم کلام شود.
نکته جالب دیگری که باید درباره زندگی هنری شوبرت به شما بگویم، این است که او از آخرین موزیسین های دوران کلاسیک و از اولین موزیسین های دوران رومانتیک محسوب می شود و موسیقی او به عنوان پلی میان دوران کلاسیک و رومانتیک شناخته می شود. اتفاقا به خاطر اینکه سبک کارهای او حال و هوای متفاوتی از آثار دوران کلاسیک داشته، همیشه اهالی موسیقی در آن دوران به آثار او به چشم تردید نگاه می کرده اند و افراد کمی به همکاری با او و برگزاری کنسرت برای او اشتیاق نشان می داده اند و به همین خاطر همیشه شوبرت در سختی زندگی می کرده است. نکته جالبی که باید درباره آثار شوبرت بگویم، این است که خط ملودی اصلی اکثر آن ها توسط ویولن و سازهای زهی اجرا می شود.
اما بالاخره یک روز شانس به شوبرت رو آورده و به یاری چند تا از همکلاسی های قدیمیش به افراد مختلف معرفی شده است. همین باعث شده که در آن دوران آوازه شوبرت بالاخره در شهر بپیچد و بتواند در عمارت های ثروتمندان آن دوران موسیقی اجرا کند و از این راه کسب درآمد کند. اما متاسفانه این دوران هم خیلی طولانی نبوده و بعد از اینکه روابط او با دوستانش به دلایلی تیره و تار می شود، محبوبیتش هم از بین می رود و همین مساله روی کسب درآمدش هم تاثیر مستقیم می گذارد و متاسفانه شوبرت وارد یک دوره سخت اقتصادی می شود.
شوبرت موزیسین
بدتر از همه اینکه شوبرت در همین دوران درگیر یک بیماری هم شده و ترکیب این بیماری و بیکاری و بی پولی باعث شده که زندگی تاریک ترین روی خودش را به شوبرت نشان دهد. اما باید این را به شما بگویم که شوبرت سرسخت تر از این حرف ها بوده که به خاطر این بیماری دست از دنیای موسیقی بکشد. اتفاقا این بیماری باعث نزدیک تر شدن او به دنیای موسیقی هم شده و او برای اینکه حواسش را از درد و رنج بیماری پرت کند، بیشتر و بیشتر به موسیقی رو آورده است و اتفاقا آثار بی نظیری را هم در این دوران خلق کرده است.
اما هیچ کدام از این آثار به او در بیشتر شدن درآمدش کمک نکردند و او بالاخره یک روز مجبور شد که دوباره به دنیای تدریس و معلمی رو بیاورد تا بتواند زندگیش را بگذراند و از نظر مالی تامین شود. اما باز هم در این میان آهنگسازی را هم ادامه داده است و با تلاش بی اندازه توانسته دوباره محبوبیتش را در وین پیدا کند.
مرگ شوبرت
در نهایت متاسفانه باید این را بگویم که دوران روشن زندگی او دوباره کوتاه بوده است و دقیقا در وقتی که دوباره در اوج بوده، دنیا به او مجال زندگی نداده است. لازم به ذکر است که شوبرت در سن 31 سالگی و بر اثر بیماری از دنیا رفته است. عجیب تر از همه اینکه او در همین سن و درست قبل از مرگش توانسته که اولین و آخرین کنسرت عمومی خودش را اجرا کند و در این سن یعنی چند ماه قبل از مرگش توانسته که با پولی که از کنسرت در آورده، بالاخره برای خودش یک پیانو بخرد